پاکسازیگلشن پیوست اجتماعی نداشت
به گزارش وبلاگ مونوپاد، نیما مختاریان مسئول خانه علم خاک سفید و نماینده جمعیت خیریه امام علی(ع) که سال هاست در حوزه بچه ها و آسیب های اجتماعی در محله گلشن(خاک سفید) فعالیت می نماید، درباره پیامدها و تبعات اجتماعی این خانه تکانی می گوید.

وبلاگ مونوپاد- پریسا نوری: حدود 20 سال پیش در یکی از شب های سرد زمستان، خاک سفید؛ یکی از محله های شمال شرق پایتخت که از بدو شکل گیری به دلیل مهاجرپذیری و ساخت وسازهای غیرقانونی به ویژه در محدوده ای به نام جزیره، مأمن خلافکاران و یکی از دلهره آورترین محله های پایتخت شده بود و کسی جرئت ورود به آن را نداشت، با اقدام ضربتی پلیس و دستگیری خلافکاران پاکسازی شد. فردای آن شب لودرها، پاتوق های اشرار و قاچاقچیان را که برای فرار از چنگال پلیس با تونل به هم راه داشت خراب کردند و آن جزیره خوفناک برای همواره به خاطره ها پیوست. حالا با گذشت دو دهه از اجرای این طرح، همراه با نیما مختاریان مسئول خانه علم خاک سفید و نماینده جمعیت خیریه امام علی(ع) که سال هاست در حوزه بچه ها و آسیب های اجتماعی در این محله فعالیت می نماید، پیامدها و تبعات اجتماعی این خانه تکانی را مرور نموده ایم.
- از نگاه یک شهروند و یک کنشگر اجتماعی که سال هاست در خاک سفید فعالیت می نماید، طرح ضربتی پاکسازی و تخریب فیزیکی محله، در طول این سال ها چه تأثیری بر چهره محله گذاشته است؟
بی تردید اجرای این طرح، ظاهر و دکوراسیون محله را عوض کرد و بعدها با ساخت مراکزی مانند مجتمع تجاری ـ تفریحی یاس شرق، ظاهر محله مدرن تر و زیباتر از گذشته شد. مظاهر اعتیاد در محله نسبت به سال های قبل کمتر شد و حتی برای پاکسازی ذهن ها از خاطرات بد گذشته، نام محله هم به گلشن تغییر کرد، ولی با همه این ظواهر، واقعیتی که توجه هر فعال اجتماعی را به خودش جلب می نماید این است که به دلیل اینکه طرح صرفاً یک پروژه نظامی بود و پیوست اجتماعی نداشت، تبعات ناخوشایند آن در زیر پوست محله شکل گرفت.
- به نظر شما نبود پیوست اجتماعی و فرهنگی در اجرای این طرح، چه پیامدهایی را به دنبال داشت؟
ببینید در آن سال و بعد از اجرای این طرح، پدر و مادرهای زیادی به زندان رفتند، بچه های در زندان به جهان آمدند و بچه ها بیشتری هم در خارج از زندان دور از پدر و مادر در خانه اقوام و فامیل ها سرگردان شدند. باید پذیرفت که این بچه ها با بچه هایی که در خانواده های معمولی عظیم می شوند خیلی متفاوتند و باید در مدرسه، جامعه و... توجه ویژه ای به آنها گردد، اما در بیشتر موارد عکس این موضوع رخ داده و نهادهای متولی مثل آموزش و پرورش و بهزیستی به دلایل واهی آنها را نپذیرفته یا از سر خود باز می نمایند. سؤال اینجاست که وقتی پدر و مادر کودکی در زندان هستند، یک نهاد متولی مثل بهزیستی نباید ببیند شرایط این کودک چگونه است و برای نگهداری و سرپرستی اش اقدام کند؟ متأسفانه موارد زیادی بود که مدارس هم رغبتی به پذیرش این بچه ها نشان ندادند و وقتی با پیگیری های مددکاران خانه علم این بچه ها در مدرسه ثبت نام می شوند، بی توجهی به شرایط این بچه ها و گاها برخورد ناشایست اولیای مدرسه با آنها موجب می گردد که از مدرسه منزجر شوند و به جای مدرسه سر از جاهایی دربیاورند که آینده شان تباه گردد. این موضوع در شرایط بچه ها خلاصه نمی گردد. ما 2 سال پیش با مردی گفت وگو کردیم که بعد از آن اتفاق تازه از زندان آزاد شده بود. یعنی 18 سال در زندان گذرانده بود و در این سال ها دختران خردسالش عظیم شده بودند. خب این پدر میانسال برای گذران زندگی چه کاری از دستش برمی آید؟ در جامعه ای که تعدادی از جوانان تحصیلنموده اش بیکار هستند، او چه کاری می تواند پیدا کند؟ خب کاملاً پیداست که بعد از مدت کوتاهی دوباره به سراغ خلاف می رود و... کوتاه سخن اینکه موفقیت اجرای این طرح ها مستلزم همه جانبه نگری است.
- یکی از اهداف جمعیت امام علی(ع) و خانه علم خاک سفید، حمایت از بچه های است که والدینشان درگیر اعتیاد است، شرایط خانواده بچه های که در خاک سفید تحت پوشش این جمعیت هستند، چگونه است؟ این خانواده ها بیشتر از فقر فرهنگی، اقتصادی یا اعتیاد رنج می برند؟
ما حدود 100 کودک در خانه علم خاک سفید داریم که تقریباً خانواده همه آنها درگیر موادمخدر هستند و چون موادمخدر گران است، اغلب هم مصرف نماینده و هم فروشنده هستند. موضوعی که فعالیت در این محله را پیچیده می نماید این است که اغلب خانواده ها نه تنها فقیر نیستند، بلکه به دلیل اینکه پدر و مادر هر دو فروشنده موادمخدر هستند، اوضاع اقتصادی بسیار خوبی دارند. اما فقر فرهنگی آسیب ها و مسائل زیادی برایشان به همراه می آورد. و این موضوع لزوم اجرای طرح هایی فرهنگی و اجتماعی را در این محله ها پررنگ تر می نماید.
منبع: همشهری آنلاین